مهربونیات زیاده که هنوز خوب و صبوری / مثل یک حس قشنگی حتی وقتی خیلی دوری . . .
...................................
بوی مهربانی می آید !
کجا ایستاده ای ؟ در مسیر باد !؟
...................................
خانه های جدول زندگیم را دستان مهربانت یک به یک پر کرد و رمز جدول چنین بود :
دوستم بدار . . .
...................................
موج آرام نگاهت لاف دریا را شکست / از حصار شب گذشت و مرز فردا را شکست
غم بر روی شانه هایم سالها لم داده بود / مهربانیهای تو ، قندیل غمهایم شکست
...................................
مهربانی باغ سبزی است که از روزنه پنجره ها باید دید . مهربانم مگذار لحظه ای روزنه پنجره ها بسته شود . . .
...................................
کاش هرگز در محبت شک نبود / تک سوار مهربانی تک نبود
کاش بر لوحی که بر جان و دل است / واژه تلخ خیانت حک نبود . . .
...................................
قلب من قطعه ای از مزار تنهایی هاست / غم دنیاست که در گوشه ی قلبم پیداست
وقتی احساس کنم نیمه ای از جان منی / بی تو هر جا بروم باز وجودم تنهاست
...................................
نامه هایم که چراغ قلبت را روشن نکرد !
امشب تمامشان را بسوزان شاید بتوانی تنهایی ات را ببینی . . .
...................................
گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم
حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم . . .
...................................
چون خیالت همه شب مونس و دمساز من است
شرم دارم که شکایت کنم از “تنهایی”